رد خون روی برف – شهید محمود کاوه
جلد چهارم مجموعهي از چشمها به خاطرات شهيد محمود كاوه از زبان همسر، پدر و مادر، فرزند، خواهرها، خواهرزادهها، استاد و همرزمان و فرماندهان شهيد پرداخته است. خاطرات از روزهايي ميگويند كه همسر و پدر و مادر و خواهرهايش جبهه رفتنهاي مكرر او را به تماشا نشستهاند و همرزمانش شاهد شهامتها و پايمرديهاي مكرر او بودهاند.
کاوه ، از آن روزها که کودکی بود در کوران انقلاب تا روزی که پرکشید و رفت ، یک سر دوید ؛
از تلخ تا شیرین ، از تند تا ملایم ، از کودک تا مردی پخته ، همه را دوید .
کنار راه این همه آدم ایستاده بودند ؛ آیینه وار، کوچک ، بزرگ ، دور، نزدیک ، کج ، صاف ، عکس کاوه درتک تک این آیینه ها افتاده است .
هریک از این آدم ها چیزی از او می گویند ؛ خاطره ای ،
توصیفی ، زندگی نامه ای ، اما کاوه دویده است و رفته است .
باید این تصویرها را این نقطه ها را به هم وصل کرد و
به آن نقطه ی پایان رساند ؛ به آن نقطه ای که آغاز بودنی دیگراست
کاب رد خون روی برف در سایت جویا کتاب قابل تهیه می باشد.
برچسب: رد خون روی برف شهیدکاوه